مایامایا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

مایا،عسل ما

روز پدر

امسال بابا امیر و بابایی جون اولین روز پدر بعد از بدنیا اومدنت و تجربه کردن. از جانب مایا جونی میگم: روز قشنگتون مبارکککککککککککک     اینم عکسای اولین نوروز باهاشون:     امیدوارم همیشه دست مهربون بابا توی دستت باشه گلم! ...
15 خرداد 1391

چه روزای قشنگی!

چه روزای قشنگی هستن این روزا که توی روزگار عاشقانه من و امیر حضور داری عزیز قلبممممممم کاش وقتی بزرگ شدی یادت می اومد که بابا و مامان چه اشتیاقی دارن برای لحظه لحظه های این روزا. برای لبخند زدنات، برای خوابیدنت که شبیه فرشته هایی، برای همه دلبریات..................... فدات بشیم ما و امروز هفتاد روز شد. اینم بعضی از عکسای این مدت       وای خدا جوووووووووون! روزی صد هزار شکر برای این دختر عسل که حالا دو ماهه شده   ...
12 ارديبهشت 1391

عکسای روز اول،هفتم و 15م

امروز 17 روز از اومدنت میگذره. شرمنده مامانی،حالم خوش نبود برات بنویسم. عشق من! تو روز دوم اسفند،بخاطر وضعیت اورژانسی که واسه مامان پیش اومد،به روش سزارین توسط آقای دکتر خطیبی توی بیمارستان کسرای کرج به دنیا اومدی. (قرار بود بیمارستان صارم تهران و طبیعی بیای بدنیا که نشد عسلممممممممممممممم!) وزنت 3070 گرم و قدت 52 سانتی متر بود.دور سرت 35 سانتی متر   روز اول این شکلی بودی:     روز هفتم این مدلی:   و روز 15م که واسه خودت دیگه خانومی شدی ماشا ا... : فدات بشیم ماااااااااااا، مامان و بابا ...
18 اسفند 1390

هفته سی و هفت

آخ جووووووووووووون! دخترمون حسابی آماده شده بیاد تو بغلمون. دیروز رفتم خانم دکتر وضعیتتو چک کرد و گفت همه چی عاااااااالیه و شما هروقت خواستی میتونی بیای گلم. فقط نمیدونم هفته قبل چی شده بود میخواستی ما رو غافلگیر کنی! شاید خواستی سرک بکشی ببینی بیرون چه خبره یا فقط میخواستی جیش کنی به امتحانای مامان الهی فدات بشم من همه این روزا خواب میبینن اومدی.زودتر بیا جوجوی نازم! ...
19 بهمن 1390

سیسمونی(سری دوم)

سلام دختر گلم امروزم برات باقی عکسای سیسمونی رو میذارم......   اول خریدای خاله ملیحه که جا مونده از پست قبلی و ...... برو ادامه مطلب لباس زیر و پاپوش و کفشای دختر عسل:   شیشه پستونک و ظرف غذا و پیش بنداش   وان حمام و شوینده ها و حوله هاش این خرگوش قشنگه ادکلنشه(البته دخترم خودش بوی گل میده)   تشک بازی و فرش اتاق و اسباب بازیاش:   سرویس روتختی و رختخواب و گهواره و دورپیچ ها:   ساک وسایل و سرویس کالسکه،کریر و صندلی غذا:   متر قد و نیم قد،چمدون سفر،گل سرها،دفتر خاطراتش و لباس خوا...
20 دی 1390

سیسمونی

بالاخره سیسمونی دختر عسلمون و آوردن. هوراااااااااااااااااا این نمای کلی اتاقشه:   و بقیه در ادامه مطلب..... یه دسته گل با جوراباش   و یک قطار که با پمپرزاش درستیدم لباساش که از بینشون اونا که دایی و عمه و خاله هاش خریدن و عکس گرفتم: و در نهایت لباسی که عید بپوشه عسلم مامان دیگه خسته شد گلم.بقیه سیسمونی باشه برای بعد. بوووووووووووووووس ...
18 دی 1390

دل نکرانی مامان از زود به دنیا اومدن دختر عسل!

سلام دختر قشنگ مامان.خوبی؟ این روزا با تکونای شدیدت داری نگرانم میکنیا! البته که دوست دارم این دو ماه خیلی زود بگذره،اما مهم اینه که سالم و به موقع بیای تو بغل مامان و بابا عسیسمممممممممممممم فدای اون قد 40 سانتی و وزن 1500 گرمیت بشم،جوجوی نازممممممممممممم ...
7 دی 1390

برای دخترم مایا

امروز شروع هفته سی ام هست که با منی عسلم. و من برات می نویسم که چند سال بعد با لبخند بخونی دوستت دارم. ممممممممممممممماه ...
26 آذر 1390